برای بار سوم ندا آمد کیست که این بندگان را از ما بخرد؟
این بار حسین(علیه السلام) تمام قامت ایستاد و فرمود:
پروردگارا! من حاضرم!
عالم ذر بود. همه ی بندگان به صف ایستاده بودند.
ندا آمده بود که امت آخرین پیامبرم، بهترین امت ها هستند، اما برخی از آن ها مرتکب معصیت می شوند. کیست که این بندگان را از ما بخرد؟ و حسین(علیه السلام) تمام قامت ایستاده بود.
- برای خریدن آن ها از ما چه داری که بدهی؟
- جان، عزیزترین متاعی است که هر بنده ای دارد، حاضرم جانم را بدهم.
- برای خریدن زنان آنان چه می دهی؟
- حاضرم ناموسم به اسارت رود.
- برای کودکانشان چه داری؟
- حاضرم کودکم را قربانی کنم.
- برای جوانانشان چه می کنی؟
جوانم را به میدان می فرستم در حالی که می دانم دشمن او را قطعه قطعه می کند.
و این گونه، حسین(علیه السلام) تمام قامت ایستاد برای خریدن و آزاد کردن من و تو...
اقتباسی آزاد از کتاب شعشعه الحسینیه